تاتی اوتی گفتن رادین دردونه 92/02/18
عزیز دل مامان دیشب دست باباییشو گرفته بود راه میرفت باباییش میگفت تاتی رادینم تکرار میکرد تاتی اوتی.اینقدر خوشحال بود که از باباش جلوتر میرفت. تو اتاقش که بودم یه کیف زیر پاهاش بود رفت بالای تختش عروسکشو دید با ذوق و شوق داد میزد نی نی. رادین در حال قایم موشک بازی با مامانی و توضیح دادن قربونه اون ژست گرفتنت ماما...
نویسنده :
مامانی رادین دردونه
11:28