تولد بابایی دردونه91/09/20
دیروز تولد بابایی دردونه عشق من بود با عمو سعید و خاله و بقیه(مینا.امین.ایمان.مهدی) توی سفره خونه قرار گذاشتم می خواستم غافلگیزش کنم ولی مگه این بانک میذاره کله صبح پیام داد تولدشو تبریک گفت خلاصه رفتیم کلی گفتیمو خندیدیم و خوش گذروندیم این اولین حضور دردونه تو تولد باباییش بود مثل آقاها ساکت و آروم نشسته بود یه دوست خوبم پیدا کرد مگه دیگه آروم میشد می پرید بالا پایین تا بره پیش دوستش. (عزیزم تولدت مبارک ایشالا سالهای سال عمر کنی به آرزوهات برسی) .
آقا رادین با دوست جدیدشون آقا سپهر.
اینجا دوست جونش رفت گیر داد به این جوراب بیچاره.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی