آکروبات بازی دردونه 91/10/10
بابایی فسقلی(پدر من) ر ادین و مثل آکروبات بازها روی دستش بلند کرد. تقریبا همه بچه هایی که میشاسم یه بار با بابای من آکروبات بازی کردن منو بقیه که از پایین و اطراف مراقب بودیم البته بابای خودم بیشتر از همه مر اقب بود اینم دو تا عکس خوشگل که از این صحنه گرفتم رادینم که از اون بالا برای مامانیش ژست گرفته.
مامان قربونت بره عسلم همچین خودشو سفت کرده.
مامانی جونم این خودتی تعجب نکن عزیزم.
فدای اون او او کردنو موش شدنت عسلمممممممممممممممم.
چی دیدی زبونتو در آوردی؟؟؟
مثلا این تاب!!! رو زمین چیکار میکنه خدا میدونه؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی